طلا یا سلطان ثروتمند

طلا یا سلطان ثروتمند
کدام شیء براق و سنگین‌وزن بوده، طبیعتی سرد داشته و از سرعت فوق‌العاده‌ای حدود ۱۷/۶۰۰mph برخوردار است ...
کدام شی براق و سنگین‌ وزن بوده، طبیعتی سرد داشته و از سرعت فوق‌العاده‌ای حدود ۱۷/۶۰۰mph برخوردار است (هنگامی‌که در یک سفینه فضایی به‌کار‌ می‌رود؟)
طلا بار دیگر جذابیت ویژه‌ای یافته‌است و قیمت آن در سال کنونی معادل ۵۰۰دلار ارزیابی می‌شود. فلزی که به‌طور ذاتی پرجاذبه و محسورکننده است و شما می‌توانید آن را به نمایش گذاشته و یا پنهان نگاه‌ دارید. در سطح قیمت‌های فعلی طلا جنبه تزیینی یافته و یا گنجینه گرانبهایی محسوب می‌شود.
از دیدگاه برخی از افراد، طلا ذخیره‌ای برای آینده به‌شمار می‌آید و بیانگر ثروت است و اغلب مخالفت با دولت‌ها و پول‌های چاپ‌شده توسط آنان ازطریق این حربه میسر است. از نظر عده‌ای دیگر استخراج بیشتر طلا از زمین بر اساس جدیدترین تکنیک‌های حفاری به محیط‌ زیست لطمه وارد می‌سازد.
اقتصاددانان بر سر سودمندبودن و تاثیرات آن بر سیاست به بحث می‌پردازند. از دید خودشان بیانیه طلا ضامن آزادی است و از نظر افراد بدبین کالایی است که می‌تواند خطرناک به‌شمار آید. از آنجا که انتخاب آن می‌تواند مانور دولت را محدود سازد از دو ویژگی مثبت و منفی بهره‌مند است. طلا همچنین بازتابی از تفاوت‌های ایدئولوژیکی محسوب می‌شود.
هم‌اکنون بخش اعظم طلای جهان درروی زمین یافت می‌شود که معادل ۰۰۰/۱۳۰ تن فرض شده‌است. مقادیر عظیمی از این فلز در اختیار بخش‌های خصوصی است (که ۸۰ درصد آن به‌صورت جواهرآلات و ۲۰درصد به صورت شمش و سکه موجود است). بقیه فلزموردنظر نیز در اختیار بانک‌های مرکزی دنیا است که میزان آن بهمرورکاسته می‌شود.
جاودانگی طلا
تاریخچه طلا همانندپول از قدمت بسیاری برخوردار است. این فلز به علت خصوصیاتی همچون قابلیت حمل و نقل، دوام، قابل تشخیص و تقسیم‌پذیری و همچنین ماهیت وحدت‌بخش نسبی خود در دوران ماقبل تاریخ نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده‌است و از آنجاکه به‌عنوان یک عنصر شیمیایی نمی‌توان آنرا تولیدکرد، تبدیل به فلز کمیابی شده‌است. چنین خصوصیاتی سبب شده‌است تا فراتر از ارزش ذاتی، ارزمند تلقی شود و در نهایت به‌عنوان اساس پولی جهان پذیرفته‌شود.
استاندارد طلا در قرن ۱۹ و ۲۰ تا وقوع جنگ جهانی در امر اصلاح عدم موازنه تجاری و رفع تورم سلطه یافت تا اینکه وقوع رکودی عظیم، شرایط حاکم را تغییرداد. تحت حاکمیت سیستم مزبور پشتوانه پول‌های کاغذی ذخایر طلا بودند و براساس آن اسکناس‌ها و سکه‌ها برحسب تقاضا مورد مبادله قرارمی‌گرفتند.
در ایالات‌متحده تنها دلار قابل تبدیل بود، تااینکه در سال ۱۹۷۱ جنگ ویتنام و استمرار کسری بودجه تغییری در این مکانیزم به‌وجودآورد. از آن زمان به بعد اسکناس اهمیت یافت و تحت تاثیر کاهش نقش طلا به‌علت گرایش دولت‌ها به پول، فلز موردنظر ارزش اولیه خود را از دست داد.
بااین‌وجود در دورانترقی و افول اقتصادی، طلا به علت ماهیت بادوام و فسادناپذیری خود باردیگر تبدیل به پناهگاه امنی شد.
پس از دوران تورمتوام با رکود در سال ۱۹۷۰، در سال ۱۹۸۰ قیمت طلا به ۸۵۰دلار رسید. دراین ‌رابطه انقلاب اسلامی ایران و حمله به افغانستان بی‌تاثیر نبودند. بااین‌وجود در سال ۱۹۹۰ همزمان با رشد اقتصادی و کاهشتورم،از قیمت آن کاسته‌شد و سرمایه‌گذاری در دیگر بخش‌ها سودآورتر به‌نظرمی‌رسید. بانک‌های مرکزی اروپا با پیروی از ایالات‌متحده و بخش ذخایر پولی بین‌المللی سهم مهمی از طلای خود را برای رسیدن به این مقصود اختصاص دادند. دلار آمریکا به حمایت از عملکردهای اقتصادی و تایید موقعیت آمریکا به عنوان یک ابرقدرت تبدیل به استاندارد ذخیره جهانی شد، به‌طوریکه دیگر بانک‌های مرکزی در مقیاسی وسیع دلارها را جمع‌آوری کرده و دوباره آنها را در ایالات‌متحده سرمایه‌گذاری می‌کردند.
درچنین شرایطی امکانحاکمیت "یورو" نیز می‌رفت اما از آنجا که اروپا نتوانست وحدت سیاسی و قدرت اقتصادی لازم را به نمایش بگذارد تحقق خواسته مذکورمیسرنشد. "ین" ژاپن نیز سرنوشتی مشابه با یورو داشت زیراایالات‌متحده با برخورداری از امتیازات ویژه حساب‌های خود را با شرکاء با دلار تسویه می‌کرد. گرایش آمریکا به رشد سریع، مصرف و رویارویی با کاهش فزایندهبودجه با جریاناتی که در دیگر مراکز حاکم بود متفاوت به‌نظر می‌رسید.در هرحال وابستگی متقابل به کشورهای اروپایی و آسیایی که حیات آنها بهتجارت و بازارهای سرمایه آمریکا وابسته بود سبب تداوم این وضعیت شده‌است.
در شرایطی که آمریکاقادر بود تا تحریم‌های مالی خود را به اجرا گذارد، دیگر کشورهاازچنین توان و قدرتی برخوردار نبودند و جرات ارزیابی مجدد پولخودرا نداشتند. تفاوت چشمگیر میان موقعی که بدهکار و بستانکار به میزانهشداردهنده‌ایرسیده‌است و عدم موازنه اقتصادی بیش از حدتصور واقعیت یافته‌است.
در چنین اوضاعی، کلسیستم از نظر اقتصادی و مالی درخطراست. بیان تصاعدی ارقام به‌دست‌آمده در قالب صدها تریلیون دلار، سناریوی وحشتناک‌تری را پیش رو ترسیم می‌کندکه گریز از آن به منزله رویارویی با تورم بسیار بالایی است. تعجبی ندارد که با توجه به سابقه تنش‌های سیاسی در سطح جهانی تحت تاثیر جنگ آمریکا با تروریسم، کاربرد طلا باردیگر رواج یافته‌است.
نقش طلا به عنوان یک بازیگر
همانطور که"اسکارت وورتز" Eckart Woertz مولف مقاله علمی برای بخش تحقیقات گلف Gulf در دوبی در اوایل سال متذکر شده‌است. هنگامی که چهارچوب‌های سازمانی و تعهدات ناشی از قرارداد (به‌علت جنگ یا بحران اقتصادی) نظم اولیه‌اش را از دست‌ می‌دهد و به اجرا درنمی‌آید، طلا نقدینگی و قدرت خرید خود را حفظ می‌کند.
ارزش این فلز در طی دهه‌ها و قرن‌ها محفوظ مانده‌است در حالی‌که دیگر دارایی‌ها از جمله اوراق قرضه پول، سهام، از این جهت قابل قیاس با آن نیست. طلا همچنین در مقایسه با دیگر دارایی‌ها آسیب‌ناپذیر به‌نظر می‌رسد و اکثر اوقات حامی سرمایه‌گذاران محسوب می‌شود به‌ طوریکه در دوران پر مشقت اقتصادی نقش حمایتی آن بیش از پیش آشکار می‌شود.
نقش طلا در مقابله با کاهش ارزش پول از نظر سنتی برقدرت پیش‌بینی تورم توسط آن تاکید می‌ورزد (و همچنین نرخ‌های سود). به‌طور تقریبی در ۵۰ سال گذشته بیانگر ۷۰درصد ضریب همبستگی با تغییراتی است که در سود حاصل ازاوراق خزانه آمریکا به‌وقوع پیوسته است. هرچقدر کشفیات کمتر صورت می‌گیرد،نقش آن به‌عنوان عامل اندازه گیری بیشتر اهمیت می‌یابد.
منبع خبر: -
  ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۲:۵۹ بعد از ظهر
شما اولین نفری باشید که نظر میدهد

 همین حالا نظر خود را ثبت کنید:

نتایج یافت شده: 0 مورد